عشق مهدوي به ساحت حسيني
˙·٠•●♥عاشقان ظهور ♥●•٠·˙
4 / 5برچسب:, :: 10:11 ::  نويسنده : وحید

 بخش دوم از سلسله مقالات ‌سیدالشهدا(ع) در جبين امام زمان(عج):

وقتي به اوصاف برآمده از زبان امام عصر عليه السلام درباره‌ي امام عشق - حسين بن علي عليه السلام – بنگري ، محبت بي ‌انتهاي مهدوي را نسبت به پدر بيشتر در مي‌يابي.

السلام عليك سلام العارف بحرمتك المخلص في ولايتك . (1)

سلام بر تو ! سلام بركسي كه مقام تو را مي‌شناد و در دوستيش به تو خالص است .

 مولاي ما خود را ولي مخلص سيد الشهداء عليه السلام مي‌داند و به او مي‌گويد كه حرمت و مقامش را مي شناسد و با محبت او به خدايش تقرب مي‌‌جويد . امام عصر عليه السلام مصداق اين فرموده است :

 أحب الله من أحب حسيناً ...(2)

خدا دوست دارد دوستدار حسين را

] پدر جان![ تو وفادار به امانت‌ها ،

دوستدار خوي‌هاي نيكو ،

صاحب كرامت‌هاي آشكار ،

نماز شب گزار تاريكي‌ها ....

 صاحب رتبه‌هاي بلند ،

مقامهاي فراوان ،

 سرشت‌هاي ستوده ،

داراي موهبت‌هاي بسيار ،

بردبار رشيد ،

 توبه‌گر سخاوتمند ،‌

و دانا و استوار ] بودي [ ... (3)

 

 

 

عمق مصيبت بسته به معرفت

 مي‌داني كه محبت و معرفت با هم ارتباط مستقيم دارند هر چه بيشتر نيكويي‌هاي كسي را بشناسي و از منزلتش آگاه‌تر باشي و والاييش برايت درك نمودني تر باشد ، محبت به او آتشين‌تر و داغ‌تر است و مگر زير سقف گيتي كسي را در معرفت به سيد الشهداء نظير صاحب الزمان عليه السلام سراغ داري ؟ وقتي اين آتش محبت سر برداشته باشد و اين پيوند و وابستگي شديد قرن‌ها بر قرار باشد ، وقتي قلب صاحب ما با هر تپش حسين حسين كند و سينه‌اش مالامال از عاطفه و مهر به پدر باشد ، تو فكر كن كه چه حالي خواهد شد وقتي مصيبت پدر به سرش بيايد ! آن هم چه مصيبتي كه :

 ما اعظمها و اعظم رزيتها في الإسلام (4)

چه بزرگ است اين مصيبت و اندوه آن در اسلام !

 آن روز كه اباعبدالله عليه السلام و فرزندان و فدائيانش ، در صحراي كربلا تشنه و تنها مي‌جنگيدند ، بر پهنه‌ي زمين ،‌همانند و هم رديفي نداشتند . برگزيدگان و يكتايان و دست چين‌هاي خداوند ، آن روز سر باختند، آن هم چه سرباختني و چه به خون غلتيدني ! پس نه آن انسان‌هاي بي‌بديل جايگزين داشتند و نه فاجعه‌اي كه بر سرشان آمد هرگز مكرر شد .

 

 گذار امام عصر عليه السلام در مصيبت امام حسين عليه السلام

اين است كه داغ كربلا آه از نهاد مولاي ما برآورده است و او را شب و روز به گريه و افغان وا داشته است :

 ] سلام بر تو [ سلام كسي كه قلبش به مصيبت و سختي تو زخمي و مجروح است و اشكش در هنگام ياد كرد تو ريزان ، سلام دردمند و محزون و شيداي سيه روز ،

 سلام كسي كه اگر با تو در كربلا بود تو را با جانش از تيزي‌هاي شمشيرها نگه مي‌داشت و باقيمانده‌ي عمرش را براي تو در معرض مرگ مي‌انداخت و در پيش رويت كارزار مي كرد و تو را در برابر آناني كه بر تو هجوم آورده و شوريده بودند ياري مي‌كرد و روح و جسد و مال و فرزندش را فداي تو مي‌نمود ، و روحش فداي روحت باد و خانواده‌اش نگاهدار و مدافع خانواده‌‌‌ات .

 پس اگر روزگار ولادت مرا به تاخير انداخته و مقدرات ، مرا از ياريت دور كرده است و براي كساني كه با توكارزار كردند ستيزگر نبودم و با كساني كه با تو دشمني كردند نجنگيدم ، پس صبح و شام برايت ناله مي‌كنم و جاي اشك برايت خون مي گريم .

 به خاطر حسرت بر تو واندوه به آنچه تو را گرفتار كرد و شعله‌ور و در سوز و گداز تا اينكه از بي‌قراري سختي‌ها و مصيبت‌ها وغصه‌ي اندوهگيني ( به خاطر از دست دادن فرصت‌ها ) بميرم ... (5)

خون به جاي اشك ! اين نه مبالغه كه واقعيت است ، اين ندبه و زاري ، اين افسوس و تاسف آنقدر فزوني مي گيرد كه سفره‌ي اشك براي امام زمان عليه السلام از صبح تا شام گسترده است .

 او از طرفي خاطرات تلخ كربلا را مرور مي كند و رنج‌ها و سختي‌هاي آن را به ياد مي آورد و رنج مي‌كشد ، و از سويي ديگر اين تاسف جانش را ميخراشد كه از آن صحنه‌ي كارزار عقب افتاده و دست تقدير نگذاشته كه آنجا خود را سپر بلاي پدر كند و از حريم اودفاع نمايد و عمر و مال و جان و زن و فرزند را فداييش سازد .

 حسرت و افسوس عقب ماندن و داغداري و سوز صحنه‌ها چه با قلب رئوف مولاي ما مي كند ؟ و چه خشمي را در جان او برآشفته مي كند و چه حرارتي را به جان او تحميل مي‌‌نمايد ؟

 و مگر نشنيده‌اي :

« إن لقتل الحسين حراره في قلوب المؤمنين لاتبرد ابداً » (6)

براي شهادت حسين حرارتي سرد ناشدني در قلب‌هاي مومنان است .

و مگر نمي‌داني كه پيشاني اهل ايمان در اين روزگار سر به كدامين قدم مي‌سايد ؟ پس اين كوره‌ي حرارت را خون عزيز پرده نشين ما شرر آلود مي‌كند و آتشفشان اين گداز از سينه‌ي او نشأت مي‌گيرد .

 

 

 

خواسته‌ي امام عصر عليه السلام پس از ذكر مصائب

 اينچنين است كه حضرتش در قنوت پس از اين زيارت ، از خداي متعال چنين مي‌طلبد:

 اللهم إني أسئلك بحق هذا الإمام فرجاً قريباًو صبراً جميلاً و نصراً عزيزاً (7)

خدايا ، به حق اين امام - سيدالشهداء - از توگشايشي نزديك ، صبري زيبا و پيروزي سربلند مي‌خواهم .

امام عصر عليه السلام از خداوند براي اين مصيبت صبر جميل مي‌طلبد . صبري كه شكايت از ناشكيباييش را مولاي ما به هيچ مخلوقي نمي‌گويد و فقط با خالقش در ميان مي‌گذارد و گشايش و فرجي نزديك مي طلبد و فتح و پيروزيي سربلند در راه انتقامش و موفقيت خونخواهيش از قاتلان پدر !

او اين دعا را به من و تو نيز سفارش كرده است :

 إني لأدعو لمؤمن يذكر مصيبه جدي الشهيد ثم يدعو لي بتعجيل الفرج و التأييد (8)

من براي كسي كه مصيبت جدم سيد الشهداء را ياد كند و سپس براي تعجيل فرج و تأييد امر من دعاكند ، دعا خواهم كرد .

 

خواسته‌ي فرشتگان عزادار امام حسين عليه السلام

السلام علي من بكته ملائكه السماء (9)

وقتي امام حسين عليه السلام مظلومانه و غريب به شهادت رسيد ، ضجه‌ي فرشتگان و ناله و فرياد آنان بلند شد ، خطاب به خداوند عرضه داشتند :

 بارالها ! اي سرور ما ! آيا غافلي از آنكه برگزيده و فرزند برگزيده و بهترين آفريده‌ي تورا كشته است ؟

خداي متعال فرمود :

 «اي ملائك من آرام گيريد، قسم به عزت و شكوهم كه از آنان انتقام خواهم گرفت هر چند پس از مدتي »

 سپس خداي متعال از ] وجود نوراني [ ائمه عليهم السلام براي ملائك پرده برداشت ؛ فرشتگان شادمان شدند ، يكي از آن ( بزرگواران) در آن ميان ايستاده بود و نماز مي‌خواند. خداي متعال فرمود :

 « با اين ايستاده مرد از آنان انتقام مي‌كشم .» (10)

 

 

پی نوشتها :

(1)    بحارالانوار ، ج 98 ، ص354 ، زیارت امام حسین (ع)-مفاتیح الجنان ، زیارت امام عصر(ع) در روز جمعه.

(2)    بحارالانوار ، ج 37 ، ص74.

(3)    بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.

(4)    زیارت عاشورا ، مفاتیح الجنان .

(5)    بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.

(6)    مستدرک الوسائل ، ج 10 ، ص 318.

(7)    بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.

(8)    مکیال المکارم ، ج 2 ، ص 46.

(9)    بحارالانوار ، ج 101 ، ص 317 تا 327.

(10)مکیال المکارم ، ج 1 ، ص 129.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





اين مطلب را به اشتراک بگذاريد :

اشتراک گذاري در بالاترين اشتراک گذاري در دنباله اشتراک گذاري در وي ويو اشتراک گذاري در کلوب اشتراک گذاري در گوگل ريدر اشتراک گذاري در خوشمزه اشتراک گذاري در فيس بوک اشتراک گذاري در فرندفيد اشتراک گذاري در google buzz اشتراک گذاري در توييتر ايميل کردن اين مطلب

درباره وبلاگ

گفتم که از فراغت عمریست بی قرارم گفت از فـــراق یاران من نیز بی قرارم گفتم به جز شما من فریاد رس ندارم گفتا به غیر شیعه من نیز کس ندارم گفتم که یاوررانت مظلوم هر دیــارند گفتا مرا ببینند مظلــــــــــوم روزگارم گفتم که شیعیانت در رنـج و در عذابند گفتا به حال ایشان هر لحظه اشکبارم گفتم که شیعیانت جمعند به یاری تو گفتا که من شب و روز در انتظار یارم گفتم به شــــیعیانت آیا پیـــــام داری گفتا که گفته ام من هر دم در انتظارم گفتم که ای امامم از ما چرا نهانــــــی گفتا به چشم محرم همواره آشکارم گفتم به چشم انوار آیا که پا گـــذاری گفتا که شستشو ده شایدکه پا گذارم
موضوعات
نويسندگان


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 262
بازدید دیروز : 44
بازدید هفته : 323
بازدید ماه : 856
بازدید کل : 200222
تعداد مطالب : 251
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1

دعای فرج
Multijob Gplus Code
تماس با ما